اولین پارک رفتن امیررضا جون
دوشنبه شب امیرضا جون همراه مامان و باباش و عمه جونی ها و دایی جون و خاله جون رفت پارک. پسری تو ماشین بغل عمو مهرداد خوابید. ولی از اونجایی که دوست داشتم سوار وسایل بازی بشه و اونا رو ببینه و عکس العملش رو در برابر وسایل ببینم بیدارش کردم که خودم میدونم خیلی ستم بود. اولین چیزی که بردیم تا سوار بشه ماشین بود که البته همون اخرین وسیله هم شد حالا دلیلش برای اخرین شدن پسری همراه عمه حمیده سوار ماشین شد تا چند دقیقه اروم با هم دو...
نویسنده :
مامان امیررضا
13:25